چه خوبه که اومدم اینجا دارم می نویسم. صدای تایپ کردن رو کی بورد چقدر احساس بهتری به آدم می ده.
پریشب که با پاریس قهر کرده بودم اون زودتر رفت خوابید و منم کمی صبر کردم و بعد رفتم خوابیدم. دوست داشتم از خونه عکس می گرفتم! به کثافتی تبدیل شده بود. شبش لوبیا پلو درست کرده بودم و یه عالمه ظرف کثیف شده بود. و اصلن میز رو هم جمع یا تمیز نکردم دیگه. همه چی ریخت و پاش اساسی. دیروز با خودم فکر می کردم برم خونه تا 3 ساعت باید خونه تمیز کنم. اما؟! اما اینکه رفتم خونه دیدم خونه جاروبرقی کشیده شده و گرد گیری شده. ظرفا به غیر از قابلمه ها شسته شده بودن. وسیال رو میز جمع شده بود و میز تمیز بود. لباسای روی جا رختی که خشک شده بودن، جمع شده بودن و خود جارختی هم جمع شده بود. کی این کارا رو کرده بود؟! دختر! :)
حتی اونم دیگه تغییر کرده
بزرگ شده دیگه