پونی خوابیده و داره خر و پف می کنه :دی
دستم بهتره. البته نخای بخیه اذیت میکنن اما بازم خوبه. به زودی این یه هفته ی باقی مونده هم می گذره و بخیه ها رو میکشم. جای جراحی کم رنگ تر می شه و ازش یه خاطره دور باقی می مونه :)
با همکارم نشستیم پولهایی که از ماه بهمن و اسفند ممکنه به حسابمون واریز شه مثل حقوق و عیدی و این جور چیزا رو نوشتیم رو تخته تا ببینیم به کدومشون می رسیم! تا الان یه میلیونش حذف شده :دی البته چه می شه گفت. تو این شرایط همین طوریه دیگه. نمی شه توقع داشت. تازه اینا فرض بر اینه که تا آخر سال تعدیل نشیم :))
به نظرم اما بهترین راهکار اینه که برای عید امسال از همه ی هزینه های غیرضروری صرف نظر کنیم. ما خیلی اهل خرید لباس عید نیستیم. به نظرم جایگاهی هم تو این شرایط ندارن. یه هزینه همیشه عیدیه خانواده ست. که فکر می کنم پول امسال از همه چیز بهتر باشه. پول می دیم بهشون تا هر چی دوست داشتن بخرن :دی
پارسال عید فکر می کردم تمام مدت خونه باشیم و هیچ جایی هم نریم اما فقط یکی دو شب خونه خودمون خوابیدیم و بقیه روزا رو با بچه ها باغ بودیم. خدا کنه امسالم یه اتفاق هیجان انگیز اینطوری بیفته تا تنها نمونیم
انقدر ناامیدی خوب نیست. من سال ها است که وب شما رو میخونم. عجیبه برام. همیشه سرزنده بودید. اونم توی بدترین شرایط.
من هیچ وقت ناامید نمی شم اما برای کارم خیلی امیدوار نیستم اونقدری که دیدم تو این ماه های اخیر از 1200 نیروی فعال شرکت فقط 100 نفر باقی موندیم.