ورونیک

in new place

ورونیک

in new place

fast & furious

امروز با جیمبو اومدم سرکار. اسم ماشینمو گذاشتم جیمبو! چون کوچولو و خنگه... پنج شنبه ای هم اومدم البته. منتها اون روز خلوت تر بود. من یه ترس بزرگ از اتوبان دارم.  احساس می کنم تو آزادراه تهران کرج همه ماشینا و راننده هاشون خشن، پرسرعت  و درنده میان. منم فکر کنم کلن 5-6 بار پشت فرمون نشستم. اینه که هنوز احساس می کنم خیلی بی تجربه م. اشتباهاتم از 100 تا شده 70 تا. ولی هنوز آماده نیستم. لااقل خودم این طور فکر می کنم. مدام به خودم می گم همه ی این راننده هایی که پشت فرمون نشستن و خیلی راننده ن... یه روزی مثل من آماتور بودن. ولی امروز یه اشتباهی کردم که خیلی دلزده شدم. 

ماجرا این بود که من از ساعت 6:30 صبح رانندگی کرده بودم و از غربی ترین نقطه کرج خودمو رسونده بودم به شمال شرقی ترین نقطه ی تهران که برم سر کار. وسط راهم پاریسو رسونده بودم شرکت. نزدیک شرکت تو یه بزرگراه، بی موقع لاینمو عوض کردم. نفهمیدم راننده پشتی می خواست تو اون لاین سبقت بگیره یا چی... ولی من اصلن ندیدمش. یهو پشتم یه ترمز وحشتناک کرد و بعدم مثل دیوونه ها افتاد دنبالم. راننده یه زن بود. من چندین بار با حرکت سر ازش معذرت خواهی کردم و گفتم که ندیدمش. ولی زنه به یک باره وحشی شده بود. مدام اشاره می کرد شیشه ماشینتو بده پایین! من این کارو نکردم و به راهم ادامه دادم. تا اینکه پشت یه چراغ قرمز اومد کنارم و مثل دیوونه ها در ماشینمو در حالی که پشت فرمون بود باز کرد! من کلن شوک شده بودم فقط بهش گفتم که گفتم ندیدمت و معذرت می خوام... الان مشکلت چیه؟! که دیدم زنه هرچی از دهنش دراومد بهم گفت! من؟! فقط به ذهنم می رسید بهش بگم در ماشینمو ببند احمق!

خلاصه لحظه ی تنفر انگیزی رو گذروندم. تا به حال تو موقعیتی نبودم که یه فرد ناشناس به خودش اجازه بده بدترین حرفایی رو که میشه به کسی زد در موردم بگه. من اشتباه کرده بودم و معذرت خواهی کرده بودم ولی مهم نبود که این کارو می کردم یا نه... چون اون آدم به خودش حق میداد این طور منو تنبیه کنه! 

وقتی رسیدم سر کار شوکه بودم و اینو همه متوجه می شدن و ازم جریانو می پرسیدن. ولی من چیزی برای گفتن نداشتم. فکر کنم اینجا تنها جاییه که می تونم این جریانو تعریف کنم و الانم که دارم این کارو می کنم صورتم به شدت گر گرفته و دستام لرزش دارن. 

هنوز خیلی شوکه م. یه چیزی روی سینه م سنگینی می کنه. گاهی دوست دارم گریه کنم حتی. تو این که اشتباه کردم هیچ حرفی نیست. ولی من از بچگیم یه طوری گره خورده م تو این موضوع. وقتی کسی حرف بدی بهم می زنه به هم می ریزم و روانی می شم. بعد این موضوع خیلی داغونم می کنه. انگار از درون می خورتم. 

نمی خوام لوس جلوه کنم. نمی خوام با تعریف کردن این موضوع کسی تو روم یا تو دلش در موردم بگه که حقم این بوده. نمی خوام  کسی بهم یادآوری کنه که راننده خوبی نیستم. نمی خوام...

فقط نمی دونم این جریانو چطور برای خودم حل کنم. حس می کنم زنی که این طور وحشیانه، ساعت 8:20 صبح به آدم حمله ور می شه و این اجازه رو به خودش می ده که خودش برای تنبیه من دست به کار بشه و با باز کردن در ماشینم به حریم شخصی من تعرض می کنه... روزی همین بلا سر خودش اومده! روزی خودش به خاطر اشتباهش قربانی این رفتار شده و الان به این باور رسیده که "حرفه ای ها قدرتمندترن!" البته نمی خوام فلسفه ببافم ولی می ترسم از روزی که منم  خودم برای تنبیه دیگران حکم اجرا کنم. 

نظرات 15 + ارسال نظر
لو دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 06:04 ب.ظ

کسی که چنین رفتاری انجام میده بیماری‌روانی داره. زن بیچاره! معلوم نیست چه بلاعایی سرش اومده بود که چنین رفتاری‌انجام داد. چنین کسی لابد تو زندگی زناشوییش هم پوست شوهرشو میکنه پوست بچه هاشو میکنه دعوا میکنه هوار میزنه عربده میکشه یا هر چی
کسی که چنیم رفتاری انجام میده و اینجور این همه راه میاد خشمشو فراموش نکرده باید به روانشناس مراجعه کنه. این آدم خیلی داغونه
پریروزا همچین اتفاقی برای شوهرم هم افتاد طرف اومد بغل ماشین ما، به شوهرم گفتم فقط به جلوت نگاه کن تا توی تله ی طرف نیفتی. بازم روش کم نشد اومد و بالاخره داد زد که نمیدونم جلو زن و بچه ت چرا اینطور رانندگی میکنی؟! در صورتیکه مصطفا حتی راهنما هم زده بود!!! همون لحظه به شوهرم گفتم بگذر ازین ماجرا، آدم نرمال چمین رفتاری انجام نمیده، اون نمیفهمه ما میفهمیم

نمی دونم چی به سرمون اومده. گاهی احساس می کنم آدما دنبال این موقعیتن تا خشمشون رو خالی کنن!

یاس دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 09:26 ب.ظ

گواهینامه دارم اما هیچوقت رانندگی نکردم . تا دلت بخواد کنار خواهرم نشستم واون راننده بود . همیشه توی اولین حرکت بهش توصیه میکنم که تا سوار شد و در ماشینو بست ، ماشینو قفل کنه . این اولین قدم هست ، اینجوری کسی اجازه نمیده به حریمت وارد بشه . و دومین قدم همون کاریه که تو انجام دادی ینی جوابش رو ندادی . میدونی چرا عصبی شد؟ چون تو به حسابش نیاوردی اصلا که مثل خودش دهنتو آلوده کنی . تو بهترین کارو رو توی بدترین شرایط انجام دادی . کم کم به اخلاق راننده ها عادت میکنی و صبور میشی . اما ورون جان اکیدا بهت توصیه میکنم توی رانندگی فقط حواست به کار خودت باشه و هرکاری فکر میکنی درسته انجام بده چون عصبانیت توی رانندگی بهیچ عنوان خوب نیست .

کلن از این مدلا نیستم که بخوام حال کسیو بگیرم و این رفتارو بی معنی می بینم. البته هستن آدمایی که مثل من بد رانندگی می کنن. مثل راننده تاکسی ای که یهو تو اتوبان تو لاین کند رو می پیچه جلو من و بلافاصله ترمز میکنه که مسافر بزنه و یا هر چیز دیگه ای... اما به هر حال یه بوق کوچولو هم می تونه با آدما نشون بده که اشتباه کردن.

میلو دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 10:30 ب.ظ

ورون منم همینطورم هیچی به اندازه ی توهین منو بهم نمی ریزه... ولی حقیقتش اینه که توی رانندگی از این اتفاقا خیلی زیاد میفته و حتی اگه مقصر نباشی بازم هستن کسایی که بیشعور باشن و بیان بهت فحاشی کنن.. الان فقط اینو به خودت یادآوری کن که ممکن بود چیز بدتری رخ بده. اون زن هم مطمئن باش فرهنگشو نداشته واقعا و یه آدم بی خاصیت میتونه باشه توی رانندگی..
تو کم نیار.. ببین باباهای ما با سابقه ی چهل سال رانندگی هنوزم گاهی اشتباه میکنن و هنوزم توی خیابون دعوا میشه بین راننده ها..

این رو برای خودت حلش کن و سعی کن کم نیاری :)

راستی بابت تبریکت برای ازدواجم توی کامنت قبلی هم خیلی ممنونم. سوپرایز شدم :)

خواهش می کنم

سارا دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 11:43 ب.ظ http://zarrafeam.persianblog.ir

قبلن برای منم اتفاق افتاده که یه زن بهم حنله کنه و بدترین حرفارو بهم بزنه حتی بخواد. حمله کنه که کتکم بزنه!!!!در حالی که فقط توهم زده بوذه دارم نگاشون میکنم... درکت میکنم.انقدر حالم بد شده بود که یه شب تب کردم.از تصور اون لحظه و پاهام که چسبیده بود به زمین و یه زن که بدترین فحشارو بهم میده و میخواد بیاد تیکه پاره م کنه.اووووووف :((( واقعا ناراحت شدم که زنه اینحوری برخورد کرده.بدیش اینه ادم حس نا امنی به ادم ها شهر پیدا میکنه.اما اروم اروم فراموشش کن.اون قطعا حالش بد بوده.شاید بیمار عصبی بوده حتی.

الهی. خوب می تونم تصور کنم چه حالی داشتی سارا.
چیزی که دیوونه م می کنه اینه که آدمای ناسالم چقدر می تونن حال آدما رو بد کنن و روشون تاثیر بد بگذارن.

سارا دوشنبه 16 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 11:44 ب.ظ http://zarrafeam.persianblog.ir

اسمش خیلی خوبه.جیمبووووو.مبارکت باشه و امید وارم به همین زودیا کل شهر و با ماشینت بچرخی و حالشو ببری

مرسی عزیز دلم :)

مروارید سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 10:57 ق.ظ http://neviseh.blogsky.com

خب این یه بدشانسیه برای اول صبح ، ازین اتفاقات زیاد پیش میاد و این خانم مسلما مشکل داشته ، هیچ کسی حق نداره شخصا کسی رو مجازات کنه ، برای این طور مسائل اصلا نباید ناراحت باشی ، متاسفانه آدما ( ؟ ) این روزا فکر میکنن فقط خودشونن که خوبن و میفهمن ...
تا حرفه ای شدن راهی نداری ، فقط باید بدونی قوانین رانندگی یک درصد تو رانندگی تاثیر داره و تجربه 99 درصد .

دقیقن همین طوره. جوری که حس می کنم هر بار می شینم پشت فرمون چیز جدیدی رو یاد می گیرم.

سپیده سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 11:22 ق.ظ

واقعا رانندگی توی ایران با این قوانین وحشتناک تره و گاهی کلا میخوای بیخیال رانندگی بشی و عصابتو نجات بدی اما حقیقت اینه که انگاری تو ایران راننده ها تمام دق و دلی زندگی شونو تو رانندگی و سر مردم خالی میکنن... به نظرم باز هم راننده های مرد حرفه ای خیلی هوای کم تجربه ها رو بیشتر دارن و زنا اما اینجور نیستن کمی که راه می افتن فکر میکنن کل خیابونا واسه اوناست و جای اشتباهی برای هیچ کسی نمی زارن... متاسفانه برخورد این خانومی که میگی مشخصه که تو زندگیشم اینجوره ...
این حرف خوبی نیست که بخوام بگم ورون جان اما حقیقت اینه که عادت میکنی به اینجور برخوردا و کم کم میبینی یه روزی حتی شاید خودتم از آماتور ها کلافه بشی حالا نه به شدت این خانوم اما پیش میاد...
قانون رانندگی تو ایران: اگه تو خری من از تو خرترم... :))))))
و چیز دیگه که خیلی کمکت میکنه اینه که خونسرد و بیخیال باش حتی اگه اشتباه کردی هم باز بیخیال باش و بگو همینه که هست همه از شکم مادر راننده در نیامدن که...
من خودم رانندگی رو با سختترین ماشینی که می شد یاد بگیری یاد گرفتم فک کن چی سمند و هزاران هزار هزار اشتباه خنده آور و هولناک و غیر قابل تصور مثل معکوس کشیدن اشتباهی تو اتوبان با سرعت زیاد :))))) هیچ کس کند ذهن تر از من تو رانندگی نبود واقعا و همه اینو تو روم میگفتن اوایل هول میکردم و نگران داد و هوار مردم بودم عصبی میشدم حتی گاهی گریه میکردم پشت فرمون و میگفتم نه نمیتونم خنگ به تمام معنا بودم حقیقتا و همه اینو بهم میگفتن بدون رودروایستی و یه روز همین اشتباهی که تو کردی و من کردم و منجر به تصادف شد البته ولی اون کسی که راننده بود حرف خوبی بهم زد میدید که دستم میلرزه و رنگم پریده و دور خودم میچرخم بهم آب داد و گفت که هیچ اشکالی نداره و همه این اشتباهو میکنن و کلا ریلکس و بیخیال باش تو رانندگی بذار ملت هر چی میخوان بگن تو شیشه تو بکش بالا درتو قفل کن و صدای موزیک مورد علاقه ت رو زیاد کن اما احتیاط کن... بعد از اون سعی خودمو کردم و انجامش دادم و یهو بهتر شدم برام مهم نبود اگه مثلا خاموش میکردم ملت همه بوق می زدن و فحش میدادن گاهی حتی نگاه به قیافه هاشون میکردم و میخندیدم... و حالا به جرات میگم بعد 5 سال من خنگ و کودن غول رانندگی شدم تو زنا و هر بار جاده چالوس رو میرم مردا کنارم از تعجب شاخ درمیارن و تند تند بهم میگم که عالی رانندگی میکنم و از یه زن بعیده خلاصه که تمام این پر حرفیا تجربه های من بود و میخوام بگم آروم باش و جای اشتباه بذار برای خودت و فراموش نکن متاسفانه اینجا ایرانه... تو قوی هستی مثل یه کوه این چیزا واست عددی نیستن

اوه آره منم هنوز تو دنده معکوس کشیدن مشکل دارم! :)))
یه بار با سرعت 90 تا رفتم دنده دو یا یک! ماشینم داشت منفجر می شد! :)))
الان دیگه کمتر خاموش می کنم. دیگه می تونم تو سراشیبی های تند هم تو حالت ترافیک برم و ماشینم کم ممی شه که عقب بیاد. ولی هنوزم مشکل دارم :)
آفرین دختر :)

املی سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 01:41 ب.ظ

عزیزم ورون...چقد ناراحت شدم اون خانوم حق نداشت اون رفتارو بکنه هر چقدم تو اشتباه کرده باشی! ولی اینو بگم که آدما توی رانندگی واقن پرخاشگر و بی ادب میشن...ینی شاید من تا قبل از راننده شدنم اصلن خیلی حرفای بد به ذهنمم نمیرسید چه به گفتنش :)) اینو گفتم که بخندی دختر...بی خیال...اون خودشو معرفی کرد در واقع وگرنه اشتباه توی رانندگی از بهترین راننده هام سر میزنه و اصلن دلیل نمیشه کسی اینطوری رفتار کنه..و اینکه ورون اینو میخوام با یه خط_بولد بگم بهت : وقتی میشینی توی ماشین در رو بلافاصله قفل کن..قبل از روشن کردن ماشین،قبل از هر چی..این ینی امنیت ایجاد کردن توی ماشین برای خودت...هیچ وقت فراموشش نکن،چون به همون راحتی که دیدی در ماشینتو باز کرد،در ماشینتو باز میکنن کیفتو برمیدارن یا چیزهای بدتر...
الان من حدود ۵ساله که میشینم پشت ماشین و خیلی خودمو قبول دارم تو دس فرمونو فلان :)) ورون من تنها نشستم همیشه..خیلی ترس داشت اوایلش ولی واقن اینکه یه راننده دیگه بشینه پیش آدم و هی بکن نکن بکنه یا ناراحت شه از عکس العملی ازت بیشتر استرس و ترس القا میکنه بهت..من تنها نشستم و کلی ام برای خودم اشتبا رفتمو هرکاری کردم تا اعتماد به نفسمو به دست آوردم بد از یه ماه...بدش انقد تند میرفتم که الان که فک میکنم میگم چه جراتی داشتم :)) و اینکه ایتز نات دت بیگ اِ دیل ورون :) زیس شَل توو پس

آره از اون به بعد تنها نشستم. البته به غیر از وقتایی که مامانم اینا رو جایی می برم. می دونم گاهی وقتا اشتباه می کنم ولی می دونمم که باید بتونم یه راه حل براش پیدا کنم. ولی وقتی یکی پیشم بشین هو همه ش بگه این کارو بکن چرا اون طوری کردی ... اعصابمو وحشتنا ک بهم می ریزه.

ژوانا سه‌شنبه 17 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 07:39 ب.ظ http://candydays.blogsky.com

چقدر بد !!!!!
خب اینجور اتفاق هاواسه هر آماتوری پیش میاد که اشتباه کنه و طبیعی هم هست.ولی اینکه کسی اینطور تند و بی رحمانه با ادم رفتار کنه به عنوان یه نجربه تلخ همیشه تو ذهن ادم میمونه و ادم بیشتر از رانندگی میترسه.
من هم خودم اینطورم که با اینکه چند ساله گواهینامه دارم اما از رانندگی میترسم. ولی این رو هم میدونم که هر چیزی با تمرین درست میشه و ادم توی اون کار میتونه حرفه ای شه.
تو مسافت زیادی رو برای رانندگی انتخاب کردی فکر میکنم اگه یه مدت تو مسیرهای کوتاه و خلوت تمرین کنی و بعد از اون به مرور مسافت های طولانی تر و جاهای شلوغ تر رو امتحان کنی بهتر باشه.

به شدت مدلم اینطوریه که کلن باید برم تو شیکم یه مسئله ای تا بتونم حلش کنم! رانندگی هم از این قضیه مستثنا نیست. احساس می کنم باید تو خطر و شرایط پیچیده باشم تا بتونم پیشرفت کنم.

عسل شنبه 21 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 09:44 ق.ظ

سلام دوستم روز و هفته خیلی خوبیه باور کن.من خودم از زیر صفر یعنی از خیلی خیلی زیر صفر رانندگی شروع کردم بطوریکه هر روز میفتادم تو جوب سر کوچمون و پدرم کار هر روزش بود که منو در بیاره حتی یه دنده عقب ساده نمیتونستم برم.یه روز من وارد یه خیابون شدم که اشتباه بود و روبروی من تو جهت مخالف صد تا ماشین بوق می زدن و من بخدا حتی نمی تونستم دنده عقب برم و بعد! یه آقاهه اومد و محترمانه فرمون ماشینو تو دست گرفت و درحالیکه من فریاد می زدم ماشین منو برد عقب ! بی اجازه! اما اونروز عین اون صد تا ماشین وقتی از کنارم رد می شدن یه چیزی بارم می کردن روز کثیفی بود و من بعد از هفت سال هنوز دلشوره اونروز تو دلمه
اما
حالا اونقدر حرفه ای شدم که همه این مساله رو باور دارن

خوش به حالت. تبریک می گم. دوست دارم منم یه روزی حرفه ای بشم. :)

نرگس یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 01:13 ق.ظ

ورون پیش ازهرچی باید بگم همیشه همیشه و همیشه قفل کن درها رو
این کاریه ک من حتا وقتی تو ماشین یه مرد هم نشستم انجام میدم...به هرحال اتفاقه،باید احتیاط کرد...شیشه هم همیشه وقتی تو پارک یا پشت چراغیم باید بالا باشه حس نا امنی دارم درغیراینصورت
اما درمورد رفتار اون خانوم دلزده نباش...الان خیلی زوده واسه اینکه ازخووت اینهمه تو رانندگی متوقع باشی...بابا خیلی خوب پیش رفتی ب این سرعت نشستی پشت رل ب تنهایی و مدت طولانی روندی دختر
بعد باید عرض کنم ک من اگر بودم میومدم بیرون جررررر دقیقن جررررر میدادم زنیکه سلیطه رو...اصن ناراحت نباش،من بعد هرکی بی ادبی کرد دایورتش کن ب من،رب النوع فوش هستم در نوع خودم...ینی اصنم با اینحرف موافق نیستم ک من اگر بی ادبی کنم پش چ فرقی با اون دارم؟؟؟ب بعضیا باید رید تا بشینن سرجاشون و دیگه همچی غلطی نکنن با دیگروووون....واللللاع.زنیکه ی وحشی:/خاکبرسر

دقیقن پاریسم همینو می گفت. می گفت باید میومدی پایین و با مشت می کوبیدی تو صورتش! :)) (توقعاتی از من داره!))
منتها من بیشتر شوکه شده بودم و نمی دونستم باید چی کار کنم.

شادی یکشنبه 22 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 04:27 ب.ظ

عزیزم کار اون خانم زیادی تند و زشت بوده...ولی در کل رانندگی بد ممکنه خدای نکرده به قیمت از دست دادن جان یه انسان تمام بشه و خیلی حساسه
خیلی مراقب باش

بله حتمن همین طوره :)

نیگولی دوشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 01:38 ق.ظ

ورونیک جان مشابه این موضوع واسه منم پیش اومده !
من فقط تو تنهایی خودم گریه کردم و هیچ وقت نتونستم راه حلی درست یپیدا کنم واسه کنار اومدن با ادمایی که اینجور وحشیانه بهم حمله ور میشن
من واقعن زندگیم تحت تاثیر این رفتارها قرار میگیره و افسرده و پریشونم می کنه

الان کمی بهترم. باید بتونیم از ذهنمون بیرونش کنیم.

میترا دوشنبه 23 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 02:52 ب.ظ

سلام عزیزم
اصلا خودتو ناراحت نکن

فقط حواست باشه که بعد از نشستن توی ماشین همیشه در ماشین رو قفل کنی
اخه یه بار یه پسره سر چهارراه در ماشین منو باز کزد و من وحشت زده شده بودم

وای دارم تصور میکنم اگه در ماشین قفل بود قیافه اون خانومه بعد از اینکه میدید در ماشینت قفله دیدنی بودد . حیف خخخخ

آره الان دیگه همین کارو می کنم. تا می شینم تو ماشین درشو قفل می کنم. حتی قبل از اینکه کمربندمو ببندم.

فاطمهsh پنج‌شنبه 26 شهریور‌ماه سال 1394 ساعت 12:22 ب.ظ

عزیزم هیشه وقتی تو ماشن هستی قفل ماشینتو بزن،همیشه در ماشینتوقفل کن....وبعد اینکه راننده میشی مطمئن باش....اقای ما هم هروقت من و اموزش میداد دعوامون میشد مخصوصا پارک کردن،،،رانندگی خوب ینی پشت فرمان نشستن زیااااااااااد خیلی زیاد...،هرچی بیشتر بشینی رانندگی راحتترو بهتر میشه....بوس خانوم راننده

ممنون :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد