ورونیک

in new place

ورونیک

in new place

home

برای اتاق خودمون رنگ سبزی که مورد نظرم بود رو هیچ جایی نتونستم گیر بیارم. پاشدم رفتم سهره وردی که مرکز فروش کاغذ دیواری و پارکت و این جور چیزاست. اما اونجا فقط یه رنگ و ابزار فروشی وجود داره که بهم پیشنهاد داد رنگ رو برام درست کنه. از تو کاتالوگش رنگ رو انتخاب کردم و جلوم رنگو درست کرد که خیلی جالب بود. البته بعدا متوجه شدم بعضی رنگ و ابزار فروشی های بزرگ هم تو جاهای دیگه این کارو انجام می دن. مثلن بعدش مجبور شدم یه رنگ قرمز مات رو هم یه جا دیگه بسازم.

برای دیوار پشت تلویزیون شابلون خریدم. یه طرح بزرگ 3 در 3 متری که دو طرف دیوار پیاده می شه. می تونستم از استیکر هم استفاده کنم... اما دلم می خواست طرح طبیعی باشه با رنگ های طبیعی. نه بی جون و حالت یه برچسب رو داشته باشه. تو هفته ی آینده طرحو روی دیوار می زنیم که به خاطرش خیلی هیجان زده م.

پرده ها و در ضد آب حمام رو سفارش دادیم و تو این هفته می رسن. تغییرات کابینت هنوز موندن. یه پول کوچیکی سیو دارم براش که می خوام از اون استفاده کنم. برای اینکه هزینه ش زیاد نشه مجبور شدیم خودمون یه سری کارای کابینت رو انجام بدیم... یه سری کارا رو فاکتور بگیریم و تا اونجایی که می تونیم برای باقی موارد، خودمون آستین بالا بزنیم. البته من سرم درد می کنه برای این جور کارا. یه طرح زدم برای میز شیشه ای که می خوایم به کنار کابینت اضافه کنیم. دادیم شیشه بر برید، براش پایه خریدیم و لیزر کردیم به شیشه و منتظریم که سوارش کنیم. قیمتی که برای این قسمت گرفته بودیم تقریبا 700 تومن بود اما خودمون تونستیم با چیزی حدود 250 تومن دربیاریمش. تقریبا یک سوم! و این عالیه. برای باقی قسمتا هم 1 تومن باید خرج می کردیم... منتظرم ببینم حالا با این کارایی که انجام دادیم، چقدر برامون تموم می شه.

اگه بتونم یه دریافتی دیگه تو این هفته داشته باشم... حتما یه روشویی هم برای حموم می خرم که خیلی لازمه.

البته من آدمی نیستم که بگم "من" این کارارو می کنم! یا من هزینه می کنم. پاریس هم هست. اما چون تقریبا بیشتر حقوقش می ره بالای وام هایی که گرفتیم، هزینه ی این جور کارارو من در حد توانم پرداخت میکنم.

ولی کلن برای این جور کارا خیلی هیجان زده م. کلن روحیه م این طوریه که دوست دارم بسازم یه چیزیو. یه وقتا دخترو تشویق می کنم فکر کنه تا بتونه کاردستی درست کنه. لازم نیست همه چیزا حاضر و آماده باشه... آدم می تونه خلاقیت داشته باشه و از کمترین امکانات بیشترین استفاده رو بکنه. وگرنه همه چیز حاضر و آماده تو همه فروشگاه ها پیدا می شه که کارو خیلی هم راحت میکنه. اما من عادت به صرفا مصرف گرایی ندارم. شاید از این نظر به بابام رفتم که یه تولید کننده ست و همیشه فکر کرده و چیزهای جدید ساخته.

یه وقتا فکر می کنم کاش طراحی دکوراسیون خونده بودم. ایده می دادم و خودم هم می رفتم دنبالش تا بتونم درستش کنم. البته اینکه فرصت شده تا بتونم برای خونه مون این کارو انجام بدم هم خیلی خوبه. شاید وجود پاریس هم خیلی مهمه. اونم یه طورایی ذهنش فنیه. یه چیزایی که تو ذهن من فنتسیه، اون می دونه چطور به واقعیت تبدیلش کنه. مثلن  یه طرح دیده بودیم از رگال بندیه توی کمد. یه سری قیمت هم گرفته بودیم که تقریبا 400-500 تومن برامون تموم می شد. یهو یه چیزی تو یه فروشگاه دیدیم که کمکمون می کنه با کمترین هزینه، کاری که می خوایم رو انجام بدیم که اینها چیزهایی هستن که خیلی فنی ان و چشم پاریس می بینتشون. من با نگاه کردن بهشون نمی تونم سردربیارم چی هستن و به چه دردی می خورن!

اگه همه چیز خوب پیش بره، تعطیلات آخر هفته دیگه اسباب کشی می کنیم.

این هفته پاریس می ره سفر... مجردی با دوستاش. راستش من اصلن مخالفتی هم نکردم. زندگیه مشترک باعث می شه حس کنی، گاهی نیاز داری واسه خودت زندگی کنی. تنها باشی مثلن. اتفاقن خیال ندارمم برم خونه مامانم. می مونم خونه. دخترهم رفته خونه مامانش. یه ور کدبانوم داره به این فکر می کنه که خونه رو جمع و جور کنم... گرد گیری کنم. جارو برقی و طی بکشم. دستشویی رو بشورم. گازو تمیز کنم و یکی دو مدل غذا درست کنم. لباسارو بندازم تو ماشین و ماشینو ببرم کارواش... یه ور راحت طلبم می گه غذا در حد سالاد سزار درست کنم. یعنی چهار تا کاهو  و چند تا تیکه فیله مرغ بندازم بخورم که وقتم زیاد تلف نشه. فیلمایی که شرلی بهم داده رو ببینم. کلن بخوابم تا انرژی بگیرم. یه ور سلفیشم هم می گه این دو روزو ورزش کنم تا هلاک شم. موهامو رنگ کنم. به پوستم برسم.

حالا اینا همه تو ذهنمن. اگه بتونم همه این کارارو انجام بدم  خیلی خوب می شه.


نظرات 7 + ارسال نظر
میلو پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:36 ب.ظ

کامنت خصوصیم بدستت رسید؟؟

........................................
خب چقدر هیجان انگیز بود این پست و همخونی داشت با پست آخر من! دقیقا میدونم که الان توی چه پروسه ای هستین و چقدر خوبه کارای مربوط به خونه! اونجاش که گفتی تو یه فانتزی داری و پاریس عملیش میکنه دقیقا برای ما هم همینطوره و میبینی که چقدر بعدش هیجان داره وقتی میبینی چیزی که فکر میکردی فقط یه فانتزیه میتونه وجود خارجی پیدا کنه؟ :)
خسته نباشی ورون :)

سلامت باشی عزیزم. امیدوارم کارای خونه شما هم به زودی تموم شه و همونی بشه که میخواین

شاه بلوط پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 06:46 ب.ظ

به نظرم به خودت برس
ورزش ککن و....
تجربه خونه داری چندین ساله ما نشون میده گردگیری و کار خونه همیشه هست اما وقت برای ورزش و.. کمتر هست

:)

الی پنج‌شنبه 6 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:02 ب.ظ

چه خوبه که قدرت ریسکت هم بالاست من هم یه وقتا طرحایی داشتم ولی از اینکه اون که میخوا و توی ذهنم هست از اب در نیاد و ترکیبش زیبا نشه ترسیدم.

آره من ریسک می کنم. کار درستی نیست اما همیشه این کارو می کنم!

یاس جمعه 7 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 09:52 ب.ظ

کلا من انرژی میگیرم وقتی میخونمت . راستش من اصلا ریسک پذیر نیستم اما دارم سعی میکنم ریسک پذیر بشم چون تا حالا از ریسک پذیر نبودن خیلی ضربه خوردم . چه خوب میشد اگه بعد از اتمام کار عکس میذاشتی ورون جون شاید منم بتونم در آینده استفاده کنم از ایده ت برای خونه خودم اگه خدا بخواد

پریسا سه‌شنبه 11 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 08:07 ب.ظ

ورون خیلی خوشحالم برات.خیبببیییلی...همیشه میخونمت عزیزم.کاشکی عکس خونتو یا طراحیتو میدیدم.کاشکی اینستا تو دادشت

مهسا دوشنبه 17 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 03:59 ب.ظ

ورن بنویس

شب قبل بله برونم اومدم پستاتو خوندم باز
عاشق نوشتنتم عاشقتم
همیشه موفق باشی

راستی این تیکرو عمومیش نکن این اینستای منه mahsaghr
خوشحال میشم تو اینستا اگه فعالیتی داری ببینمت

آنا کارنینا چهارشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1395 ساعت 12:55 ق.ظ

ورون کاش میشد عکس اینایی که گفتی رو میزاشتی.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد