ورونیک

in new place

ورونیک

in new place

تصمیمات جدید

این هفته خانواده هامونو خونه مون دعوت کردیم برای اولین بار. یه مقداری استرس داشتم چون نزدیکه یه هفته فقط داشتیم خلاف ملافامونو از سطح خونه جمع آوری می کردیم! چه می دونم س ی گ ا ر، ق ل ی و ن، ب ط ر ی و یه عالمه چیزهای دیگه. و اونقدر صبح زود از خونه خارج شدن و شب برگشتن طاقت فرساست که باعث شد نتونم تمیزکاری های خونه رو زودتر انجام بدم. این بود که لیست خریدهامونو نوشتیم و همه ی کارهایی که باید انجام بدیم رو و از چهارشنبه شب ساعت 8 شروع کردیم. پنج شنبه هم که تعطیل بود در کمال دل گشادی تصمیم گرفتیم پیشنهاد مهمونی تولد پسر بچه ی الی رو بپذیریم و بریم مهمونی. البته من یه طوریم که اگر دوباره برگردم  به روز چهارشنبه بازم تصمیم می گیرم مهمونی رو از دست ندم! چون مهمونی رفتن رو دوست دارم. و از طرفی هم از میزبان بودن لذت می برم.... بخاطر همینم هیچ جوره حاضر نبودم دعوتم رو هم پس بگیرم.

تصمیمم برای غذا باقالی پلو با ماهیچه بود به همراه چیکن استراگانف. درست کردن چیکن خیلی سخت و وقت گیر نیست. غذای خوش قلقیه... اما باقالی پلو نه. بخصوص برای منی که باید سر غذا وایستم. شبش ساعت 4 صبح از مهمونی رسیدیم خونه. صبحم مجبور شدیم ساعت 9 از خواب پاشیم. هر دو حرکاتمون اسلو موشن شده بود! در حقیقت توان زیادی برای برگزاری مهمونی نداشتیم.

اما به هر حال... خانواده ی من و مادر پاریس اومدن پیشمون و خونه مونو دیدن. منم بلخره تونستم علاوه بر همه ی آدمایی که پیشمون اومده بودن، از پدر و مادر خودمم پذیرایی کنم که البته در کمال خستگی خیلی هم هیجان انگیز بود! اینکه داری سعی می کنی با گوشه ای از دنیات آشناشون کنی خیلی خوبه. حسم یه طوری بود که شاید خیلی کسی متوجه شون نشه ولی برای خودم خیلی لذت بخش بود.

برای خونه  تصمیم جدید گرفتیم. البته تصمیم من بود و تونستم پاریس رو هم متقاعد کنم. اینکه خونه ای که داریم تلاش می کنیم بخریمش رو  رهن ندیم و خودمون بریم بشینیم. یعنی اینکه تمام پول رهنی که روش حساب کرده بودیم رو خودمون باید جور کنیم که این کار خیلی سخته. حداقل تا اینجای کار. بخصوص اینکه مجبوریم ماشین منم حتی بفروشیم. اما با فروش ماشینم حتی ، خیلی پول باقی مونده :( چیزی که خیلی استرس زاست و یه عالمه ذهنمون رو مشغول کرده.

منم دارم تمام تلاشمو می کنم. چه می دونم قرض بگیرم... وام بگیرم... طلاهامو بفروشم... دوست دارم بریم تو خونه جدید. البته به نظر می رسه این کارو دارم به هر قیمتی انجام می دم! یعنی اینکه با فروختن ماشین، ما عصای دستمون رو از دست می دیم... به نظر می رسه حتی دیگه به اندازه کافی پول نداشته باشیم، برای پنجره های بیشتر، پرده بزنیم حتی.... چه برسه به یه عالمه ایده ای که برای اون خونه تو ذهنم داشتم. این یه مقداری باعث شده حس عذاب وجدان هم داشته باشم. اما من یه مدلیم که همیشه می خوام تا تهش برم. امیدوارم خدا کمکمون کنه.

نظرات 5 + ارسال نظر
یاس یکشنبه 5 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 10:35 ب.ظ

تلاشت رو خیلی دوس دارم . حتما موفق میشی عزیزم

میلو دوشنبه 6 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 01:35 ق.ظ

ورون شاید کلیشه ای باشه، ولی من عمیییییییییقا این روزا به یه نتیجه ای رسدیم اونم اینه که آدمایی که از ته دل یه چیزو میخوان و براش زحمت می کشن به صوت معجزه آسایی با پول و نعمت بیشتر روبه رو میشن!! ما همین چندماه پیش اینو رویا میدیدم که تا پنج سال اول بتونیم خونه بخریم! ولی ما با کار زیاد شروع کردیم به ریسک کردن و آروزهای بزرگ داشتن... مبینم که چطور این روزا از همه طرف برامون فرصت های خوب پیش میاد...

امیدوارم برای همگیمون همین طور باشه :)

نارنج سه‌شنبه 7 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 03:40 ب.ظ

سلام
دقیقا میتونم خستگیتو تصور کنم چون از بعد تعطیلات عید که برگشتم تهران همه هفته ها مهمون داشتم و حتی وسط هفته! اونم مهمونایی که باید حسابی براشون سنگ تموم بذاری.
ماشین اولین چیزیه که فدای خونه میشه. اصلا هم عجیب نیست. عادت میکنین به نداشتنش. اما یه خوبی ای که داره اینه که اینجایی که الان هستینم اجاره اس دیگه؟ خب دیگه اجاره نمیدین. مهمونیاتم که گرفتی. دیگه تو خونه جدیده خیلی تو ذوق کسی نمیخوره اگه چیزی کم باشه مثلا. فوقش میگی هنوز نرفتین خرید ;)

آره یکی از ماشینا رو قبل عید فروختیم و این یکیو هم در شرف فروششیم. مشکل بی ماشینی نیست. ما چون از همه دوریم فکر می کنم بی ماشینی ممکنه یه مقدار منزویمون بکنه!
من دقیقا به همین موضوع فکر کردم. ما سالی 10 میلیون اینجا اجاره می دیم که سرآخر می تونه این پول برای خودمون سیو شه!

عسل چهارشنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 05:10 ب.ظ

ورون چقدر خوشحالم خونه خریدی و این همه ذوق داری برای رفتن و مستقر شدن ولی خواهش می کنم مثل همیشه مدیریت اقتصادی داشته باش و پلن بی نقصی بچین
موفق باشی عروس خانوم

شاه بلوط یکشنبه 12 اردیبهشت‌ماه سال 1395 ساعت 12:50 ب.ظ

خیلی ا دوستهام به خاطر بالا بودن اجاره خونه تصمیم گرفتن یه خونه هرچند کوچیک بخرن
کلی هم وام گرفتن.به قول خودشون پولی که برای اجاره قراره پرداخت بشه برای قسط وام داده میشه
بعد چند سال میتونن یه خونه دیگه بخرن
حتما موفق میشین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد